اسماعیل گرامیمقدم در روزهایی كه نمایندگان مجلس، سیاستگذاران و تصمیمسازان كشور به جای حل مشكلات واقعی مردم به دنبال موضوعات حاشیهای مانند تفكیك بوستانهای شهری، مقابله با حیوانات خانگی شهروندان، مقابله با حضور زنان در ورزشگاهها و... هستند، گرانیها و نوسانات قیمتی هر روز ابعاد و زوایای هولناكتری پیدا میكنند. از منظر كارشناسی، اما احیای برجام به عنوان یك متغیر اثرگذار میتواند، بخش قابل توجهی از مشكلات اقتصادی و معیشتی كشور را حل و فصل كند. در زمان دولت قبلی كه تلاش میشد، مساله برجام حل و فصل شود و موضوعات به گونهای شفاف در معرض قضاوت افكار عمومی قرار میگرفت، دستاوردهای قابل توجهی برای كشور حاصل شد. در دولت نخست ریاستجمهوری حسن روحانی پس از امضای برجام، دستاوردهای قابل توجهی در حوزههای اقتصادی، ارتباطی، سیاسی و...برای كشور حاصل شد. در حوزه اقتصادی، بسیاری از شركتهای بزرگ خارجی راهی ایران شدند، قراردادهای سودمندی منعقد شد، صادرات نفتی ایران كه به حدود 500هزار بشكه در زمان دولت احمدینژاد رسیده بود در دولت روحانی به بیش از 2میلیون و 800هزار بشكه رسید. مناسبات تجاری با جهان پیرامونی، بهبود پیدا كرد و در كل شاخصهای اقتصادی در وضعیت باثباتی قرار گرفتند. در حوزه سیاسی نیز ایران با گشایشهای فراوانی مواجه و از ذیل تحریمهای سازمان ملل و فصل هفتم شورای امنیت خارج شد و كشورمان به عنوان یك عضو عزتمند سازمان ملل متحد به عرصه تصمیمسازیهای مهم منطقهای و بینالمللی بازگشت. این روند ادامه داشت تا اینكه ترامپ سكان هدایت ساختار اجرایی امریكا را به دست گرفت و در سال 97 از برجام خارج شد. در این دوران با وضع تحریمهای جدید وضعیت اقتصادی ایران دچار تكانههای پی در پی شد. ارزش پول ملی كاهش پیدا كرد و تورم و گرانی، فشار فراوانی را بر گردههای مردم ایجاد كرد. این روند ادامه داشت تا اینكه نهایتا ترامپ پس از یك دوره 4ساله جای خود را به دولت دموكرات در امریكا داد. بلافاصله پس از تغییر در هیات حاكمه امریكا، دولت روحانی تلاش كرد تا زمینه احیای برجام را فراهم سازد. در آن برهه، افرادی كه امروز به عنوان مذاكرهكنندگان هستهای در دولت رییسی حضور دارند، در شمایل منتقدان برجام وارد عمل شده و برجام را در ردیف قراردادهای ننگینی چون تركمانچای و گلستان و... قرار دادند و پیگیری آن را خیانت و باعث خسارتهای فراوانی به كشور ارزیابی كردند. اما همین افراد زمانی كه ردای مسوولیت به تن كردند، لاجرم پذیرفتند ادعاهایی كه در گذشته در خصوص برجام داشتند، یا غیرصادقانه، غیرواقعی بوده یا اینكه بر اساس رویكردهای تبلیغاتی و جناحی بوده است. این افراد كه قبلا معتقد بودند برای مقابله با مشكلات اقتصادی نیازی به برجام نیست، بعد از كسب قدرت، ناگهان به گونهای متفاوت صحبت كردند و ریشه مشكلات اقتصادی و نزول شاخصها را برآمده از تحریمها دانستند. در شرایطی كه دولت قبل در ماههای پایانی فعالیتهایش امكان احیای برجام را داشت و فرصتی فراهم شده بود تا مشكلات معیشتی مردم حل و فصل شود و پولهای بلوكه شده به كشور بازگردد. تحریمهای بیمه برداشته شوند، فرصت حركت آزادانه برای نفتكشها فراهم و تحریمهای نفتی برداشته شوند و... اما به دلیل نگاههای سیاسی خاص، این فرصت برای كشور از دست رفت تا دستاورد احیای برجام به جای دولت میانهروی قبلی به پای دولت اصولگرای جدید نوشته شود. این تاخیر باعث شد تا حجم مشكلات معیشتی مردم افزایش پیدا كند، ارزش پول ملی بیشتر كاهش پیدا كند و گرانی، گردههای دهكهای محروم را خم كند. امروز بیكاری بسیاری از كارگران و فعالان حوزه خدمات برآمده از تحریمهاست. متاسفانه اصولگرایانی كه در ایام انتخابات وعدههای بزرگی برای حل مشكلات در 100 روز نخست و ماههای ابتدایی داشتند، هیچ كدام از وعدههای خود را جامه عمل نپوشاندند. در همان ایام انتخابات ریاستجمهوری 1400 در یادداشتی، بررسی كردم كه هر فرد و جریانی كه منكر تاثیر تحریمها در اقتصاد ایران شود، دركی از واقعیتهای اقتصادی ندارد. هرچند این روزها جناح راست از اقرار در خصوص تاثیر برجام در مشكلات اقتصادی طفره میرود، اما پذیرفته است كه بدون احیای برجام امكان بهبود شاخصهای اقتصادی وجود ندارد. اما بهرغم این پذیرش، هنوز هم برجام در مسیر احیا قرار نگرفته و هر بار اعلام میشود در مرحله نهایی توافق قرار دارند، باز هم تصویری از تفاهم در معرض افكار عمومی قرار نمیگیرد. مشخص نیست، روسیه در مسیر احیا، سنگاندازی میكند یا امریكا یا سایر طرفها. بهطور كلی اما ایران برای بهبود شاخصهای اقتصادیاش نیازمند حل مشكل تحریمهاست. در دنیا هیچ كشوری وجود ندارد كه ذیل تحریمها قرار داشته باشد اما در عین حال وضعیت اقتصادی مطلوبی داشته باشد. ایران هم برای پاسخگویی به مطالبات مردمش باید مشكل تحریمها را حل كند. امروز مردم از گرانی فزاینده رنج میبرند و اقلام مختلفی از سفرههای آنان حذف شده است. در این شرایط تصمیمسازان و سیاستگذاران به جای توجه به مشكلات مردم به دنبال تصویب طرحهایی چون صیانت، سگگردانی و... هستند. رویكردی كه باعث عصبانیت مردم از نظام تصمیمسازی كشور شده و بر حجم انتقادات از سیستم افزوده است. باید توجه داشت در شرایط پیچیده جهانی كه مرزهای ایران همواره در معرض چالش و درگیری قرار دارند، ایران باید خود را از منظر اقتصادی و راهبردی قوی سازد تا بتواند در این فضای آشفته بینالمللی از منافع ملت خود حفاظت كند.
نظرات